گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو
به مو
از پی دیدن رخت همچو صبا فتادهام خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو
می رود از فراق تو خون دل از دو دیده ام دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو
ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان رشته به رشته نخ به نخ تار به تار
پو به پو
در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو
شاعر: طاهره قرةالعین
ضمناااین غزل را استادشجریان باصدای ملکوتی خود خوانده اند.
روز مرگم هرکه شیون کرد از دور و برم
دور کنید
همه را مست و خراب از می انگور کنید
مرد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینهی من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفت...
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده می ترسانی
ما گر ز سر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
طفلی به نام شادی
دیری ست گم شده ست
با چشم های روشن ِ براق
با گیسویی بلند به
بالای آرزو
هر کس از او نشانی دارد
ما را کند خبر ،
این هم نشان ما :
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر ...!!!
دکترشفیعی
کدکنی
رو به تو سجده میکنم دری به کعبه باز نیـست
بس که طواف کردمت مرا به حج نیاز نیست
به هر طرف نظر کنم نماز من نماز نیست
مرا به بند میکـشی از این رهــاترم کــنی
زخـــم نـمیـزنی بـه مــن کـه مـبـتلا تـرم کنـی
از هـمـه تـوبـه مـیـکـنـم بـلـکـه تـو باورم کنی
یاد دارم در غروبی سردسرد
میگذشت از کوچه ما دوره گرد
دادمیزد کهنه قالی میخرم
دست دوم جنس عالی میخرم
کاسه وظرف سفالی میخرم
گر نداری کوزه خالی میخرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت اهی کشید
بغضش شکست
اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست؟!
بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت اقا سفره خالی میخرید؟
با همین دیدگان اشک آلود
الو؟
منزل
خداست؟
این منم مزاحمی که آشناست
هزار
دفعه این شماره را دلم گرفته است
ولی
هنوز پشت خط در انتظار یک صداست
شما که
گفته اید پاسخ سلام واجب است
به ما
که می رسد ، حساب بنده هایتان جداست؟
الو ....
دوباره
قطع و وصل تلفنم شروع شد
خرابی
از دل من است یا که عیب سیم هاست؟
چرا
صدایتان نمی رسد کمی بلند تر
صدای
من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟
اگر
اجازه می دهی برایت درد دل کنم
شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست
دل مرا بخوان به سوی خود تا که سبک شوم
پناهگاه
این دل شکسته خانه ی شماست
الو ،
مرا ببخش ، باز هم مزاحمت شدم
دوباره زنگ می زنم ، دوباره ، تا خدا خداست
اشعار عاشقانه و مناظره زیبا سیمین
بهبهانی و ابراهیم صهبا رند تبریزی و شمس الدین عراقی
سیمین بهبهانی
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش
کنم
هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ،
زارش کنم
از بوسه های آتشین ، وز خنده های
دلنشین
صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در
کارش کنم
این شاعره ، نویسنده و ژورنالیست یکی از افتخارات
دنیای عرب است ..... در روک گویی مثل فروغ و در شعر شبیه بهبهانی است ..... نوشته
هایش همتراز مشیری و شاملو است ..
اگر به خانهی من آمدی
برایم مداد بیاور مداد سیاه
میخواهم روی چهرهام خط بکشم
تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم